جستجو
-
۲تصویر
عمید لشکر به میرزا ابوترابخان
نامه خطاب به نورچشم مکرم میرزا ابوتراب خان، با مهر عمید لشکر در پشت نامه؛ محتوای نامه از قرار زیر است: اظهار نگرانی از نداشتن خبر از مخاطب و میرزا مهدیخان عمویش و میرزا فضل الله خان پسر حکیم باشی؛ درخواست برای دادن خبر از حالات خودشان و از خانه و والده مخاطب و همشیره ها؛ درخواست فرستادن لباس سلام و حساب غله و رسید آن؛ سؤال درباره رسید بیست و پنج تومان تتمه پنجاه تومان؛ خواسته میرزا مهدی خان درباره خود بنویسد و متوجه درس مخاطب باشد؛ و سؤال درباره بیرام و محمد قلی و محمد علی.
-
۲تصویر
منتصر لشکر به عمید لشکر
نامه احتمالا از منتصر لشکر (مهر او در پشت نامه) خطاب به معتمد السلطان نورچشم مکرم مهربان عمید لشکر [احتمالا میرزا ابوتراب خان]؛ محتوای آن به شرح زیر است: نگرانی از نداشتن نامه از مخاطب؛ سؤال درباره گرفتن مواجب از گمرک؛ اعلام وصول مواجب کهنه وی که نزد ملک خان بوده و مواجب پدری و غیره پارسال که معادل یکصد و سی تومان است؛ سؤال درباب وصول پول گمرگ تخاقوی ییل و ییلان ییل؛ بی خبری از وضعیت غله مخاطب؛ میرزا مهدیخان سرتیپ خویش قوم اسدالله خان در طهران بیست تومان از نویسنده قرض کرده است و او از مخاطب می خواهد که بیست تومان از اسد الله خان یا میرزا حمید خان بگیرد و اگر قبول نکردند به نویسنده در طهران...
-
۱تصویر
نامه
درباره دریافت نامه مخاطب در هفتم رمضان؛ ملاقات با میرزا صادق مستوفی در باب تغییر غله و درخواست برای نوشتن نامه به وثوق الدوله برای ثبت تغییر به خرج مواجب؛ مقدار مواجب که شصت تومان تعیین شده؛ اشاره به مسائل و مشکلات کشور و کسری در خزانه؛ اشاره به برخی مقامات کشوری (فرمانفرما، عینالدوله و...)؛ آمدن میرزا حسن خان مستوفی کرمانشاهان به همراه عموقزی خانم، پنجاه تومان در آنجا به ماه رخسار خانم داده، طلاق او را گرفته خلاصش کرده است.
-
۱تصویر
نامه به عمید لشکر
نامه احتمالا از منتصر لشکر؛ درباره عدم موفقیت در گرفتن مواجب مخاطب، و اینکه مواجبی که پیش ملک خان دارد توسط وزیر دربار داده میشود؛ سهم غله؛ میرزا جعفر خان جلاءالملک وزیر مراغه؛ از مخاطب خواسته مراتب را حضور حاجی سطوة السلطنه عرض کند؛ صاحبکار از تبریز ماندن مخاطب دلتنگ است، نویسنده توصیه کرده که اگر میخواهید نوکری کنید و مواجب ببرید باید در حضور صاحبکار باشید و خدمت کنید و الا کم کم فراموش میشوید، در مورد خودش نوشته که گاهی طهران است، گاهی چهار اویماق، و قرار است به کرمان فرستاده شود؛ به والده مقامی و همشیرهها سلام رسانده است.
-
۱تصویر
نامه
محتوای نامه به شرح زیر است: خطاب به نور عزیز چشم من، اشاره به نیامدن پست و نرسیدن نامه و نداشتن خبر از حال مخاطب، ولی با دیدن تلگراف استقرار وجه معطوفی او متوجه سلامتی و تردماغی او شده است؛ اشاره به معامله با فرخ خان درباره عباس آباد و دادن اطلاع به حاجی نظام الدوله درباره این معامله با پست و اینکه فرخ خان کمتر از شش هزار تومان نمیدهد؛ اشاره به رفتن معین الرعایا به عتبات و ناخوشی وی؛ خانم مایل است به فتح آباد برود و نویسنده خواسته درشکه زودتر برگردانده شود تا در تابستان از آن استفاده شود؛ و مخاطب بهتر است زودتر برگردد.
-
۲تصویر
نامه منتصر لشکر به والده
محتوای نامه به شرح زیر است: ابراز نگرانی از نامه ننوشتن مخاطب؛ به شمیران رفته بوده و تازه به طهران بازگشته، طهران خیلی گرم شده است، زمانی که در تبریز هوا گرم شد به پشت بام نروند و در حیاط بخوابند؛ آمدن به مرخصی در چهار ماه دیگر به همراه فوج؛ دو سال است که نگران معصومه سلطان و رقیه سلطان است چون مخاطب خبری از آنها نمی دهد؛ درخواست کرده خبر دریافت پنجاه تومان براتی که چندی قبل فرستاده بوده را به او بنویسند؛ اظهار خوشحالی از رسیدن آرد و پول به مخاطب بنا به خبری که از خانه ياور آقا رسیده؛ سفارش درباره تابستان و رسیدن میوه ها و نداشتن نگرانی از بابت خرج؛ درباره گرفتن پنجاه تومان از حجره حاج فرج...
-
۲تصویر
مهدی بن عبدالعلی به عمید لشکر
نامه مهدی بن عبدالعلی [احتمالا منتصر لشکر] به عمید لشکر؛ که محتوای آن به شرح زیر است: خبر سلامتی میرزا ابوترابخان و سایر نورچشمان؛ حاجی کریم خان میرپنجه کارهای فوج را به نویسنده واگذار نکرده؛ درباب دو نفر سلطان جدید؛ درباب مطالبه رسومات مخاطب، عمید لشکر؛ درخواست از مخاطب برای بازگشت به تبریز و اینکه طهران ماندن او سبب کاهش حقوقاتش می شود؛ شکایت از حاجی ناظم دفتر و میرزا حمزه خان و بدرفتاری میرپنجه با مردم؛ درخواست حکم برای فضلعلی عظیم بیگ سرباز و گرفتن مزایای عبدالعلی شاه میرزا؛ وعده دادن گندم از سوی اسدالله خان یاور و حصه محمد خان و آقا محمد علی و پرداخت قرض از سوی اسدالله خان؛ درباب فروش...
-
۱تصویر
نامه به عمید لشکر
احتمالا از منتصر لشکر؛ خطاب به معتمدالسلطان نورچشم مکرم عمید لشکر؛ که محتوای آن به شرح زیر است: ابتدا خبر رسیدن نامه ششم محرم و اظهار خوشحالی از خوب نوشتن وی و تشویق او به تمرین و تلاش بیشتر در این خصوص و تحصیل سواد و میرزا شدن و یادآوری این موضوع که مخاطب حالا لشکرنویس است و دارای لقب و مواجب است، باید هر روز در کارهایش پیشرفت کند؛ والده مقامی زن داداش کمال مراقبت را از او خواهد داشت و در مقابل او باید از ایشان اطاعت کند؛ ابراز خوشحالی از سیاحت و تغییر آب و هوای عمید لشکر و تبریک برای اسبی که به او داده شده؛ سفارشاتی در خصوص گرفتن سهم غله و گندم و پنبه و طلب مخاطب از ملک خان؛ درباره کتابچه...